راز موفقیت

راه و راز های موفقیت

راه و راز های موفقیت

این رمان یا داستان را درست بخوانید و دنبال کنید و سعی کنید از تمام لحظه های زندگی نقش اول داستان برای خود الگوبرداری کنید.

اگر زندگی شما هم نزدیک به شخصیت اول هست سعی بر الگوبرداری از فرصت های که برای خود خلق کرد بردارید.(این داستان از دید اول شخص مفرد می باشد بخاطردرخواست خودایشان نامشان محفوظ می باشد.)

به نام حکیم و صبور

امروز هوا چقدر خوبه! خوب من امروز دوست دارم با خدا امروز طولانی صحبت کنم چون امروز خانم و فرزندا استثناً بدون من و با جمعی از خانمها رفتن بیرون،این او گفتم یک وقت فکر نکنید که ما زندگی جزیره ای داریم .

خوب این داستان و رمان زندگی ما از نظر شما با اولین دم و بازدم در 29 روز از ماه مرداد سال1343 بود در یک درمانگاهی در یک شهر کوچک و با کمترین امکانات و از وجود مادری که تمام داشته و نداشته هایم فدای چین و چروک کف پای او شروع شد.

اولین گریه اولین فریاد...

من نسبت به بچه های عادی مقداری به اندازه ی 1 یا 2 کیلو با وزنی برابر 4/700 کیلوگرم سنگین تر بودم.

چقدر هوا گرمه،امروز مامان گفته بود برم برای خونه نان بربری از سرکوچه بخرم وقتی رسیدم به سرکوچه با دوتا نان دیدم داداشم کمی با فاصله با من و سوار بر دوچرخه نگاه به من انداخته...

چیه چیزی شده... *

عبداله:برادر بزرگتر من - کله خراب - خوش شانس - عاشق سرعت و اما اما تنبل....

*بیا سوار شو ببرمت خونه،من که از سابقه درخشان فک شکسته خودش و چند مورد دیگر هراسی در وجودم بود بهش گفتم نمیام خودت برو...

بیا بریم ترسو چیزی نمیشه مامانی...

باشه(شیطون می دونست که از کلمه ترسو از بچگی بدم می آد.)

بالای سرکوچه خونه ی ما یه سربالایی با شیب زیاد بود.من فقط خدا خدا می کردم اتفاقی نیفته.

راه افتاد و به سرعت شتاب گرفت و مدام پا می زد،در  چهره ش می شد بفهمی که اتفاقی در حال افتادن است...

اوه خدای من می سوزه مامان مامان...(مادر):بچه بذار بتادین قشنگ بره توی زخم.این عبداله کجاست.برو مسعود(بچه ی همسایه)بهش بگو اگه بگیرمش میکشمش فقط خونه نیادتا ما برگردیم.

بله...اتفاقی که نباید می افتاد افتاد سنگی جلوی دوچرخه سبز شده بود و برادرم با گرفتن ترمز جلو بجای ترمز عقب باعث شد که پشت دوچرخه بلند شده و من که در جلوی دوچرخه نشسته بودم افتاده و سنگه ریزی در پیشانی ام فرو برود.

این اتفاق در سن 6 سالگی برای من باعث شد که از بچگی به حرف های تحریک کننده اطرافیان حتی نزدیکان خودم مثل برادرم گوش ندهم و با عقل خود تصمیم بگیرم،شاید اتفاق به این تلخی برای بدست آوردن یک تجربه خیلی بزرگ باشد.

پایان فصل اول

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۱۱
Savada Group

چه کردید!مطمئناً به نتایج قابل توجهی دست یافته اید.

خب کم کم شروع کنید به برداشتن قدم های بلندتر  با نتایج بزرگتر .وقت آن است که وارد فرآیند جدیدی شوید؛فکر خود را بکار بگیرید.

*یک نکته جالب:بیاید اگر برایتان مقدور است هرروز؛هرهفته و یا هر چند روز که می توانید با خودتان قراری بگذارید و بگوئید (من هر روز باید یک ایده کاربردی برای موفقیت در مسیر زندگی و یا حتی ثروتمند شدن خود داشته باشم.) این به شما کمک می کند که ذهنی باز و خلاق داشته باشید.

کوشش شما باید در مسیری از برنامه ISP قرار گیرد که روشهای مختلف و راهکارهای درستی برای انجام تک تک موارد لیست خود بینجامد.

هرروز که از خواب بیدار می شوید اول با نام خدا و با لبخند از رخت خواب بلند شوید.این یک راز است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۱
Savada Group

به چه می اندیشد!به چه فکر می کنید؟
افراد از این مرحله به بعد به دو دسته تقسیم میشوند: 
1:کسانی که با اراده ،تلاش ،امید و پشتکار در حال فتح قله های کوچک هستند و دائم به پیش می روند.(این افراد هر لحظه با چشیدن به ثمر نشستن زحمات کوچک خود هر لحظه حریص تر و شادابتر هستند)
2: افرادی که این نسخه های موفقیت را بی معنی پنداشته و معمولا اوایل و یا کمی بعد به ترک آن می پردازند
یادتان باشد در تمام لحظه های زندگی با برنامه و یا حتی بدون برنامه با افراد سست دل ، شکاک ، مسخره کننده، تنبل، کم حوصله و درنهایت کسانی را که ترمز شما را برای رسیدن به موفقیت می کشند ، تا جایی که می توانید نباید معاشرت داشته باشید.
خُب؛اگر جزو دسته اول هستید ادامه بدهید...
شما برای متفاوت بودن بدنیا آمده اید ؛ برای بهتر و متفاوت بودن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۵۴
Savada Group

با به پایان بردن فرآیند بدست آوردن لیست موفقیت خود که مطمناً با فکر و تمرکز سعی خود را بر آن داشتید ،به خود تبریک جانانه بگوئید.
مرحله3: حال شما با لیستی برابر هستید که خودتان برای رسیدن به موفقیت مدنظر خویش طراحی نموده اید. 
شروع کنید ، به تمام آنچه که برابر طرح موفقیت من (I successfully plan) تعریف کردید، عمل کنید.
تلاشتان بران باشد که از برنامه ها و کارهای کوچک و کوتاه مدت با زودبازدهی استفاده کنید تا کمی باک اعتماد به نفس خود را پرکنید.
ISP(طرح موفقیت من) باید دقیق و طبق برنامه پیش رود اما خطر بزرگ آن است بدلیل انجام بموقع دچار استرس و تشویش شوید.
چگونه با این خطر کنار بیایم؟ سعی کنید برای تمام کار های خود بجای سرساعت ، سردقیقه و سرثانیه از بازه ی زمانی استفاده کنید،اما.... این وحی منزل نیست ،از خلاقیت خود استفاده کنید و برای خود راه پیدا کنید تا به رازی برای خود تبدیلش کنید.
به پیش روید و نا امید نشوی از شکست های کوچک.                  
 ناامیدی بزرگترین بلاست.   امام علی (ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۰
Savada Group

...شاید تا الان به خاطر داشتن ذهنی که نمی داند از زندگی خود دقیقاً چه چیزی را می خواهد خود را مذمت می کنید؟

اما این را بدانید اکثر افرادی که این راه را در پیش می گیرند به این مورد برخورد میکنند،پس جای نگرانی نیست.
ولی این بهانه ای نشود که موفقیت های زندگی خود را روی کاغذ نیاورده و توجیه کنید باید تمام سعی خود را به کار بگیرید،شما می توانید
مرحله دوم: تمام آنچه را که روی کاغذ روبروی خود دارید را با واقعیت بسنجید و به ترتیب اولویت بندی کنید.
سعی کنید آنهای را که شبه آرزو هستند را به واقعیت و در نهایت به اراده تبدیل کنید.
شبه آرزو:مورادی در ذهن که شما راهکار و روش رسیدن به آن را فقط و فقط در ذهن خود می توانید طراحی کنید.
سعی کنید عجله در کار خود راه ندهید/عجله باعث میشود شما کمیت را بر کیفیت ترجیح دهید. آرام آرام ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۱۹
Savada Group

آیا موفقیت از نظر خود را بطور دقیق با خود مرور کرده اید؟
آیا می دانید دقیقاً از زندگی چگونه موفقیت را می خواهید؟
بدانید که راه های موفقیت شما فقط مخصوص شماست و تنها برای شما طراحی خواهد شد ،توسط خود شما - با شناخت خوب شما - با اراده شما - با انگیزه و تلاش شما
سعی کنید راه موفقیتی که در ذهن خود می پرورانید بروی کاغذ بازطراحی کنید.
کپی کردن موفقیت از شخصیتهای سینمایی و ورزشی را برای خودکنار بگذارید،اما ... منظور ما از کپی کردن هیچگاه الگوبرداری از افراد موفق نیست.
پیاده کردن موفقیت های ذهنی شما بر روی کاغذ بسیار کار مشکلی خواهد بود،آنرا احساس خواهید کرد.
در این مرحله آنرا دنبال کنید ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۱۰
Savada Group

باید همیشه این را در ذهن خود داشته باشید که زمان موجودی  سرسخت است که هیچ وقت برای تند یا کند رفتن به کسی و یا چیزی 
گوش نمی دهد.
باید بدانید همین ثانیه ای که از آن عبور کردید با میلیاردها دلار هم قابل برگشت نیست.
باید شما که در اول راه هستید این را بدانید که زمان برای افراد موفق و یا افراد ترسو و ضعیف فرقی در ساختار خود ندارد و این موج ذهنیت آنهاست که بر زمان سوار است.
شاید همه این را شنیده باشید که (وقت طلاست)،اما ما با دلایل محکم ثابت می کنیم که زمان در درجه دوم قرار دارد. 
1-آیا کسی که راهی برای زندگی کردن درست و با موفقیت و ثروت ندارد زمان برای او معنا دارد؟
ما سعی می کنیم درست فکر کردن را به شما بیاموزیم.
بس باید اندیشید ،چگونه می شود که زمان هر لحظه برای بیل گیتس میلیون ها دلار را در پی دارد ،اما برای فرد فقیر و ضعیف فقط بار های سنگین یک عقربه!

نتیجه: باید از همین امروز نگرش خود را  با تغییر این جمله(وقت طلاست) را با جمله(وقت نقره است، انتخاب راه طلاست) عوض کنید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۵۹
Savada Group